گاهي براساس آمارهاي غيردقيق اعلام ميشود كه سرانه مطالعه ايرانيها 2 دقيقه در سال است كه بيشتر خودزني فرهنگي است و ندانستن قدر خوانندگان خوب كتاب. 2 سال است كه طرحهاي فصلي عيدانه، تابستانه و پاييزه كتاب اجرا ميشود و شهروندان و علاقهمندان به كتاب ميتوانند با تخفيف ويژه كتابهاي مورد نياز خود را تهيه كنند. طرح «توزيع يارانه كتاب از طريق كتابفروشيها» طرحي موفق است و اين طرح بر اين اساس شكل گرفت كه صنعت نشر اگر بهصورت تخصصي و حرفهاي به آن نگريسته شود بهمثابه زنجيرهايي است كه حلقههاي اصلي آن از پديدآورندگان، ناشران، موزعان و كتابفروشان تا خريداران كتاب بايد هركدام نقش خود را بهدرستي ايفا كنند تا گردش كتاب در آن روندي منطقي و حرفهاي پيدا كند.
در 3 دهه گذشته بيشتر يارانهها به ناشران تعلق گرفته و پديدآورندگان و خوانندگان كتاب كمتر از آن بهره بردهاند. افزايش چشمگير تعداد ناشران از يكسو و كمبود ويترين و تعطيلي كتابفروشيها در سالهاي اخير از سوي ديگر نشان از فربه شدن حلقههايي و نحيف شدن حلقههاي ديگر دارد. امروز طرحهاي فصلي خريد كتاب به كتابفروشيها و خريداران كتاب نظر دارد و از آنان حمايت ميكند. اين طرح و نتايج حاصل از خريد مردم و تحليل آمار كتابهاي خريداري شده، وضعيت فرهنگي و سلايق و علايق مخاطبان را براي سياستگذاران فرهنگي بهخوبي ترسيم ميكند و مجموعه نتايجي كه از اين طرحهاي فصلي بهدستآمده نشان ميدهد كه علاقه كتابخوانان بيشتر از همه آثار داستان خارجي، ديني و شعر و داستان فارسي است و آثار علوم سياسي در جايگاه آخر قرار دارد. حوزه ادبيات كودك و نوجوان نشان ميدهد كه «قصههاي خوب براي بچههاي خوب » مهدي آذريزدي همچنان در صدر است و پرمخاطب. نتايج اين طرح نشان ميدهد كه خريداران تا چه حد به معرفي كتاب در رسانهها اعتماد دارند و چهمقدار به معرفي شفاهي متكي هستند.
تا قبل از سال 1394 هيچ طرح و برنامه مدوني براي سوق دادن اعتبار به كتابفروشيها نبود و كل بودجه در نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران و نمايشگاههاي استاني صرف ميشد. طرحهاي فصلي كتاب توجه به كتابفروشيها و آشتي دادن مردم با اين مراكز و همچنين توزيع عادلانه يارانه در سراسر كشور را موجب شد. تأثير اين طرح بر صنعت نشر ملموس شده و گردش مالي مناسبي در زنجيره توليد و عرضه ايجاد شده است تا جايي كه بسياري از كتابفروشان درخواستهاي زيادي مبني بر ادامه چنين طرحهايي داشتهاند و نتايج اين طرح به ما نشان ميدهد كه سرمايهگذاري بهتري براي تاسيس كتابفروشي و فعاليت فرهنگي در استانهايي مانند هرمزگان، ايلام، سيستان و بلوچستان، كهگيلويه و بويراحمد، چهارمحال و بختياري صورت ميگيرد. در حاليكه سرمايههاي مادي و معنوي در سالهاي گذشته بيشتر در استانهايي نظير تهران، اصفهان، خراسان رضوي و قم هزينه شده است. در بسياري از كشورهاي اروپايي ديدهايم كه حتي در شهرهايي كه كمتر از صد هزار نفر جمعيت دارند كتابفروشيهاي عظيم تاسيس شده است و مردم بهآساني به كتابهاي جديد دسترسي دارند ولي در بسياري از شهرهاي ايران حتي يك كتابفروشي مدرن هم وجود ندارد. چرا توقع داريم مردم اين شهرها كتابخوان شوند درصورتيكه نه كتابخانه عمومي مناسب، نه كتابفروشي روزآمد و نه فعاليتهاي فرهنگي در اين شهرها وجود دارد. اگر در 5سال آينده به طرحهايي نظير طرحهاي فصلي كتاب توجه بيشتري شود بيترديد شمارگان كتاب و كتابفروشيها افزايش مييابد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بايد با پديده كتابسازي نيز مقابله كند و يارانه به آثاري تعلق گيرد كه حرفي نو داشته باشند و در آينده شاهد افزايش خوانندگان كتاب باشيم نه ناشران كتاب.
نظر شما